آری در شهادت سه شهد شهودی هست؛ «هنر»«مردانگی» و «خدا».
و تنها کسی می تواند به کنه حقیقت شهادت بار یابد که هم از دریای دیار هنر جرعه ای نوشیده باشد و هم در وادی مردانگی نفس زده. هم به بارگاه یار حقیقی انسان و حقیقت جاوید ایمان، حضرت رب راهی داشته باشد و...
دستی به جام باده و دستی به زلف یار
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
و «شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصلشان عند ربهم یرزقونند.»
و شهدای روحانی که جانفشانی در راه خدا را با جهاد علمی و رشادت فکری درآمیختند و تابلوی سبز زندگی را نقشی سرخ زدند تلألویی ماندگار و تابنده را در همارة تاریخ هنر و مردانگی و خدایی شدن رقم زدند.
یکصد و ده شهید شهریور ماه روحانیت، اشارتی خجسته و استعارتی دلبسته به نام و یاد مولای مردان خدا و هنرمند هنرسرای ایمان و سخا حضرت علی بن ابی طالب –علیه السلام- دارد و استعانتی که همیشه از نام و مرام او که رمز حرکت و سّر شوکت است برده.
شهدای روحانی جلوه های ایمان و صبوری بودند که با دو بال علم و عمل، شوق و شیدایی را در جبهه های حق علیه باطل، جاودانه کردند.
و امروز این سوال خطیر و سهمگین پابرجاست که در آوردگاه سطح سیمانی قرن و در امتداد بهت این خیابانهای شلوغ و دیوارهای سربی، چگونه می توان راه شهادت را ادامه دهنده بود و رسم مهرآیین آن مردان هنرمند را سالک؟
مگر جز با زنده نگهداشتن یاد و مرام آنها و گام نهادن در همان مسیر سبز و سرخی که آنها پوینده و جوینده اش بودند؟
اگر آه تو از جنس نیاز است
در باغ شهادت باز باز است...